سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای مردم! هرگاه دانستید، پس به آنچه دانستید عمل کنید؛ شاید که هدایت یابید . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----89216---
بازدید امروز: ----13-----
بازدید دیروز: ----25-----
مهتاب شب

 

نویسنده: مهتاب
دوشنبه 86/7/9 ساعت 9:59 عصر

شب رسید از راه و در من آتش عصیان گرفت   باز هم از هر طرف شک راه برایمان گرفت

در سیاهی مانده بودم بین ابلیس و خدا          زودتر از هر کسی دست مرا شیطان گرفت

لب به لبهایم نهاد و شوکرانی تلخ بود             آنچه از طعم لبش در خون من جریان گرفت

دیدگانش مشعلی خونین که بر من خیره شد   برقی از چشمش جهید و ناگهان طوفان گرفت

چشم واکردم و دیدم آسمان شلاق وار            تیغ خشمش را به سمت من ، من عریان گرفت

جرم من عشق است و شیطان آرزوهای مرا      از من ، این عاصی ترین موجود نافرمان گرفت

حلقه زد بر گردنم وز آسمان آویختم                 انتقام تلخ خود را باز از انسان گرفت

سایه ای از جسم آویزان من روی زمین            بود و کم کم زیر باران دست و پا زد جان گرفت

سایه راه افتاد و خاک از شانه هایش می تکاند   رفت و این سوی غبارش یک نفر پایان گرفت

 


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • تو فقط خدا خدا کن
    شعری از سهراب
    داستان ما در این دوران
    دوباره برگشتم
    باز هم خدا
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •