سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برادران، در کنار ظرف های بزرگ [غذا]، چه بسیارند و به هنگام حوادث روزگار، چه کم! [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----88914---
بازدید امروز: ----2-----
بازدید دیروز: ----12-----
مهتاب شب

 

نویسنده: مهتاب
سه شنبه 86/10/11 ساعت 6:58 عصر

قاصدک !
هان ! چه خبر آوردی ؟
از کجا ؟ .. وز که خبر آوردی ؟
خوش خبر باشی .. اما ، ‌اما ؛ گرد بام و در من بی ثمر می گردی !
انتظار خبری نیست مرا . 
نه ز یاری ، نه ز دیار و دیاری ، باری !
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس ، برو آنجا که تو را منتظرند ،
قاصدک !
در دل من ، همه کورند و کرند !
دست بردار ازین در وطن خویش غریب ..
قاصد تجربه های همه تلخ ؛ با دلم می گوید :
که دروغی تو ، دروغ ..
که فریبی تو ، فریب ..
قاصدک ! هان ! ولی ... آخر ... ای وای !
راستی ؛ آیا رفتی با باد ؟
با توام ، آی ! کجا رفتی ؟ آی !
راستی ؛ آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟! 
در اجاقی - طمع شعله نمی بندم - خردک شرری هست هنوز ؟!

قاصدک !
ابرهای همه عالم شب و روز ،در دلم می گریند.

 
م . اخوان ثالث

    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • تو فقط خدا خدا کن
    شعری از سهراب
    داستان ما در این دوران
    دوباره برگشتم
    باز هم خدا
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •