بازآمدم از چشمه خواب،كوزه تر در دستم.
مرغاني مي خواندند.نيلوفر وا ميشد.كوزه تر بشكستم
در بستم
و در ايوان تماشاي تو بنشستم.
سلام دوست خوبم.وبلاگ قشنگي داري.موفق باشي.