سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمل ظرف فهم است . [امام زین العابدین علیه السلام]
کل بازدیدها:----88986---
بازدید امروز: ----8-----
بازدید دیروز: ----38-----
مهتاب شب

 

نویسنده: مهتاب
سه شنبه 86/6/6 ساعت 4:50 عصر

قال المهدی علیه السلام : برای فرج من زیاد دعا کنید ، چرا که این زیا دعا کردن خود فرج و گشایش در کارهای شماست .

  انتظار

 

عاقبت می رسد آنروز که در سجده نورانی عشق

همه غمهای سیاه این دل غمزده را خاک کنم

عاقبت می رسد آن روز که من اشک را با لبه چارقدم پاک کنم

به قلم زهرا زارعی


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: مهتاب
جمعه 86/5/26 ساعت 11:16 عصر

سلام

 امروز به مطلبی برخوردم که حیفم اومد شما رو از اون بهره مند نسازم.  امیدوارم مطلب را بخونید و لذت ببرید .

در ضمن خوشحال میشم نظر بدین 

آدمها مثل کتاب هستند؟

 ادامه مطلب...

    نظرات دیگران ( )
نویسنده: مهتاب
جمعه 86/5/26 ساعت 4:59 عصر

دست ها همه سوی خالق لم یزلی است

دل ها همه واله و شیدای علی است

امروز تمام شیعیان خوشنودند

چون روز ولادت حسین بن علی (ع) است

 

امام حسین (ع)

دعای روز سوم شعبان

 ادامه مطلب...

    نظرات دیگران ( )
نویسنده: مهتاب
چهارشنبه 86/5/24 ساعت 6:48 عصر

زندگی

        زندگی رسم خوشایندی است

        زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ،

        پرشی دارد اندازه عشق.

        زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود .

        زندگی جذبه دستی است که می چیند .

        زندگی نوبر انجیر سیاه ، در دهان گس تابستان است.

        زندگی بعد درخت است به چشم حشره.

        زندگی تجربه شب پره در تاریکی است.

        زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.

        زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد .

        زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست .

        خبر رفتن موشک به فضا

         لمس تنهایی "ماه" ،  

         فکر بوییدن گل در کره ای دیگر .

         زندگی گل به توان " ابدیت " ،

        زندگی " ضرب " زمین در ضربان دل ما.

                                                                              سهراب سپهری

    نظرات دیگران ( )
نویسنده: مهتاب
چهارشنبه 86/5/24 ساعت 1:3 صبح

اگر تنهاترین تنهایان شوم
باز هم خدا هست
او جانشین تمام نداشتن ها در زمین است

 god


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: مهتاب
دوشنبه 86/5/22 ساعت 11:45 صبح

دلم همچون آسمان، پر از ابرهای بارانی است، ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض چشمانم بشکند

alone


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: مهتاب
یکشنبه 86/5/21 ساعت 11:9 عصر

دو چهار ، چهار و سه ، چهار ... منزل خداست
الو سلام منزل خداست؟

این منم مزاحمی که اشناست
هزار دفه این شماره را دلم گرفته است
ولی هنوز پشت خط منتظر یک صداست
شما که گفته ای پاسخ سلام واجب است
به ما که می رسد حساب بنده هایتان جداست؟
الو.... دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شده
خرابی از دل من است یه که عیب سیم هاست؟
چرا صدایتان نمی رسد ؟ کمی بلندتر.....
صدای من چطور ؟ خوب و واضخ و رساست؟
اگر اجازه می دهید برایتان درد دل کنم
شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست
دل مرا بخوان به سویت تا سبک شوم
پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست
خدایا مرا ببخش دوباره مزاحمت شدم
دوباره زنگ می زنم
دوباره تا خدا خداست
دوباره تا خدا خداست


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: مهتاب
شنبه 86/5/20 ساعت 1:44 عصر

افسوس... آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم آن زمان که دوستمان دارند لجبازی می کنیم و بعد... برای آنچه از دست رفته آه می کشیم

 

من فکر می کنم،پس، هستم...  دکارت

 

هر چه اوج بگیری در نظر کسانی که پرواز را نمی دانند کوچکتر به شمار می ایی

 

 عشق یعنی کوچک کردن دنیا به اندازه یک نفر و بزرگ کردن یک نفر به اندازه دنیا


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: مهتاب
پنج شنبه 86/5/18 ساعت 5:16 عصر

 

خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است

شاید این جمعه بیاید...شاید
پرده از چهره گشاید...شاید

دست افشان...پای کوبان می روم
بر در سلطان خوبان می روم

می روم بار دگر مستم کند
بی سر و بی پا و بی دستم کند

می روم کز خویشتن بیرون شوم
در پی لیلا رخی مجنون شوم

هر که نشناسد امام خویش را
بر که بسپارد زمان خویش را

با همه لحن خوش آواییم
در به در کوچه ی تنهاییم

ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر
نغمه ی تو از همه پر شور تر

کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی

کاش که همسایه ی ما می شدی
مایه ی آسایه ی ما می شدی

هر که به دیدار تو نایل شود
یک شبه حلال مسائل شود

دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ی ما را عطشی دست داد

نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت

نام تو آرامه ی جان من است
نامه ی تو خط امان من است

ای نگهت خاستگه آفتاب
در من ظلمت زده یک شب بتاب

پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم

ای نفست یارومدد کار ما
کی و کجا وعده ی دیدار ما؟


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: مهتاب
پنج شنبه 86/5/18 ساعت 4:15 عصر

آخرت عین شهر شلوغ دنیاست ، اگر کرایه خانه نفس را ندهی جل و پلاس روحت را بیرون می اندازند . اگر ساعت 4 صبح کارت عبودیتت را نزنی کسر حقوق مشییت خواهی شد . آنگاه  شورای اداری آفرینش به 6 ماه اعمال شاقه ریاضت محکومت می کند . اینجا شهر آخرت است ،اگر ندوی توی صفهای نماز کوپن حقت باطل می شود. اگر تمرین قنوت نکنی لطافت و عاطفه یادت می رود.اگر در مقابل زیبایی دلت نلرزد گوش ات بدهکار بهشت نخواهد شد.دنیا شهر آخرت است عده ای ساکن شمال شهر بهشت اند و عده ای در جنوب شهر جهنم دست و پا می زنند . اما تو در بند شمال شهر نباش ، در جنوب شهر دوزخ هم خدا یافت آباد می شود.آنجا هم ممکن است ترقی کنی و یکهو سر از فرمانیه رحمت الهی در آوری یا از شقایقیه نرسیده به زعفرانیه برخیزی . خدا خیلی از رئیس اداره رحیم تر است. ممکن است به تو بدی آب و هوای جهنم دهد. ممکن است حق اولاد تو را در ترفیع درجاتت رعایت کند ، ممکن است به تو فوق العاده شغل دنیا بدهد، ممکن است حقوق اشتغال به دنیای تو را در آخرت پرداخت کند. ممکن است سر برج رحمت که برسد یک تور ابدی بهشت را برای تو پاداش بنویسد. ممکن است تو را برای ادامه تحصیل خداوند به ملکوت بفرستد ، ممکن است با بورس مغفرت بروی خارج مذهب و درس خارج کفر و ایمان را هم بخوانی و با نمرات عالی عرفان به کالج کبریا وارد شوی.


    نظرات دیگران ( )
<      1   2   3   4   5   >>   >

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • تو فقط خدا خدا کن
    شعری از سهراب
    داستان ما در این دوران
    دوباره برگشتم
    باز هم خدا
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •